طالبان و نظریه ابن خلدون

به برترین خبرنامه تخصصی ویلا و سازه خوش آمدید.

طالبان و نظریه ابن خلدون

۸۰۰ بازديد ۰ ۰ ۰ نظر

طالبان و نظریه ابن خلدون https://moonnews.ir/طالبان-و-نظریه-ابن-خلدون/ ماه نیوز Sun, 22 Aug 2021 14:12:26 0000 عمومی https://moonnews.ir/طالبان-و-نظریه-ابن-خلدون/ وقتی دموکراسی با اسلحه آمریکایی همراه می شود ، با تفنگ طالبان همراه می شود. بنابراین این آینده اجتناب ناپذیر دموکراسی بوروکراتیک و خاستگاه مردم آمریکا در افغانستان بود. به گزارش ماه نیوز ، در یادداشت سردبیر روزنامه اطلاعات عبدالرحمان بن خلدون ، مورخ و جامعه شناس بزرگ عرب تبار تونسی ، شش سال پیش …

وقتی دموکراسی با اسلحه آمریکایی همراه می شود ، با تفنگ طالبان همراه می شود. بنابراین این آینده اجتناب ناپذیر دموکراسی بوروکراتیک و خاستگاه مردم آمریکا در افغانستان بود.

به گزارش ماه نیوز ، در یادداشت سردبیر روزنامه اطلاعات عبدالرحمان بن خلدون ، مورخ و جامعه شناس بزرگ عرب تبار تونسی ، شش سال پیش نظریه تشکیل دولتهای اولیه عرب را بر اساس “عصبی بودن” ارائه کرد. بر اساس نظریه ابن خلدون ، وحشت کیمیایی برای گروههایی است که نیازها را برآورده می کنند. حمایت اعضای گروه. قبایل عصبی متحد می شوند و در برابر دشمنان قوی می شوند. این اتحاد معمولاً بر اساس پیوندهای نسبی شکل می گیرد و وحشت عامل وحدت بخش آن است.

قبیله ای که به طور فزاینده ای عصبی بود ، اقوام یا ملل دیگر را شکست داد ، آنها را مجبور به پیروی از آن کرد و با افزایش قدرت بر اساس وحشت ، ملت های دیگر را تحت کنترل خود درآورد.

ابن خلدون در مورد تشکیل دولت مبتنی بر عصبی بودن معتقد است که وقتی قبیله ای مبتنی بر وحشت بر ملتی مسلط می شود ، در شرایطی که فقط اسبها ، جنگها و قبایل برای آن مهم هستند ، مجبور است به مزارع ، مراتع ، شهرکها فکر کند. به شهرها و صنایع. سپس ، او ناگزیر برای اداره امارت یا امارت فتح شده نزد وزیران و درباریان می رود. در عین حال ، پیروزی آنها برای آنها نعمتی است که قبلاً تجربه نکرده اند. بنابراین ، آنها در فرهنگ برنده امارات غرق شده و وحشت آنها کاهش می یابد. به همین ترتیب ، موقعیت و جلال برای وحشت سمی است. زیرا حتی اگر تأثیر سرقت و غارت برای نسل اول کمتر باشد و آنها بتوانند خود را تا حدی در مقابل آن قرار دهند ، فرزندان آنها این گونه نخواهند بود و در فرهنگ یک امارات پیروز غیرممکن خواهند شد. بنابراین ، آنها نیز از آنچه دولتهای گذشته متحمل شده اند رنج می برند و از دیدگاه ابن خلدون ، تاریخ در این زمان تکرار می شود.

***

نیروهای آمریکایی پس از 20 سال برای مبارزه با القاعده و طالبان افغانستان را ترک کرده اند و هنوز به طور کامل فرار نکرده اند ، آنها بخش زیادی از کابل و افغانستان را فتح کرده اند. اولین پیام این رویداد – جهان هر چه پشت سر طالبان باشد – این است که دموکراسی از لوله تفنگ بیرون نمی آید. دموکراسی مدنیت می خواهد نه وحشت. آنچه از لوله تفنگ بیرون می آید وحشت است. سپس چه از اسلحه های آمریکایی و ناتو باشد و چه از اسلحه های طالبان. دموکراسی نیاز به تمرین دارد ، نیاز به تلاش دارد ، به آزمایش و خطا نیاز دارد ، به دانش عمیق نهادی در ذهن انسان ، به آگاهی و اندیشه نیاز دارد. دموکراسی از ادبیات ، هنر ، تاریخ ، تمدن و حقوق ناشی می شود. دموکراسی را نه می توان تحمیل کرد و نه هدیه داد. درختی است که ریشه در تاریخ و تمدن دارد و توسط منبع فرهنگ ، اندیشه و ارتباطات انسانی آبیاری می شود.

وقتی دموکراسی با اسلحه آمریکایی همراه می شود ، با تفنگ طالبان همراه می شود. بنابراین این آینده اجتناب ناپذیر دموکراسی بوروکراتیک و خاستگاه مردم آمریکا در افغانستان بود.

از سوی دیگر طالبان می دانند که چگونه رفتار کنند. شکی نیست که طالبان ، با خوشحالی خود ، پتانسیل دموکراسی شدن را ندارند ، اما مجاهد سخنگوی این گروه ، ذبیح الله ، در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود گفت که این گروه هیچ ارتباطی با مخالفان ندارد و متوقف نخواهد شد. ادیان دیگر ، از جمله شیعیان ، به شهروندان کشورهای دیگر آسیب نرسانید ، مانع خروج مردم از کشور نشوید.

در عین حال ، گزارشاتی از مناطق مختلف افغانستان وجود دارد که نشان می دهد طالبان با پرچم ملی ذهنیت طالبان به سمت معترضان مسالمت بار شلیک کرده اند. از ورود برخی شهروندان به فرودگاه جلوگیری کرده است. وی لیستی از مخالفان برای دستگیری ، سرکوب خشونت آمیز معترضان در استان های مختلف ، بازگشت زنان از محل کار ، ازدواج اجباری و ضرب و شتم بسیاری را در اختیار دارد.

همه شواهد نشان می دهد که آنچه ذبیح الله مجاهد گفت به حقیقت پیوست یک توهم است. زیرا طالبان سخنگوی افکار ، رفتارها و اقدامات طالبان است نه ذبیح الله مجاهد. برخی از رهبران طالبان در کشورهای غربی از جمله ایالات متحده بورسیه تحصیلی بوده اند و آنها به خوبی می دانند که اگر می خواهند دموکراسی شوند و مانند نیمی از دولت اشرف غنی و حامد کرزی عمل کنند ، مردم می گویند اگر شما بخواهید همتای آنها باشید. ، آنها از شما بهتر بودند. ثانیاً ، نیروهای رادیکال و رادیکال طالبان وقتی چهره های متحول و تحریف شده خود را می بینند ، در حال شکستن هستند. بنابراین ، پایه و اساس طالبان در رفتار طالبان خواهد بود و سخنان مفصل و هوشمندانه ذبیح الله مجاهد بیشتر به یک شوخی شبیه است. بنابراین ، برخلاف مشاغل دهان آور ، این شلوغ ترین منطقه فرودگاه کابل است که به پناهگاه روشنفکران ، هنرمندان ، ورزشکاران و بسیاری دیگر تبدیل شده است و آنها حتی از ترس “وحشت” طالبان به هواپیماهای پرواز می آویزند. “. زندگی تحت کنترل طالبان. “

انتهای پیام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.