کابوس اعدام یک رییس‌جمهوری دیگر در کابل

به برترین خبرنامه تخصصی ویلا و سازه خوش آمدید.

کابوس اعدام یک رییس‌جمهوری دیگر در کابل

۷۹۷ بازديد ۰ ۰ ۰ نظر

کابوس اعدام یک رییس‌جمهوری دیگر در کابل https://myirannews.ir/عمومی/کابوس-اعدام-یک-رییس‌جمهوری-دیگر-در-کا/ https://myirannews.ir/عمومی/کابوس-اعدام-یک-رییس‌جمهوری-دیگر-در-کا/#respond اخبار ایران من Mon, 16 Aug 2021 02:55:15 0000 عمومی https://myirannews.ir/عمومی/کابوس-اعدام-یک-رییس‌جمهوری-دیگر-در-کا/ بازگشت طالبان به قدرت نشان می دهد که شما نباید به بازگشت به سیاست فکر کنید و زمان نیز باز نخواهد گشت. اشرف غنی نمی خواهد به آنچه که برای دکتر اتفاق افتاده برگردد. نجیب ، حتی وقتی برگشت. به گزارش اخبار ایران من ، مهرداد خدیر در می نویسد عصر ایران اگر وزیر دفاع …

بازگشت طالبان به قدرت نشان می دهد که شما نباید به بازگشت به سیاست فکر کنید و زمان نیز باز نخواهد گشت. اشرف غنی نمی خواهد به آنچه که برای دکتر اتفاق افتاده برگردد. نجیب ، حتی وقتی برگشت.

به گزارش اخبار ایران من ، مهرداد خدیر در می نویسد عصر ایران اگر وزیر دفاع از سرعت پیشروی طالبان ابراز تعجب کند یا اینکه به زودی وارد کابل ، پایتخت افغانستان شود و تأسیس امارت اسلامی را اعلام کند ، تعجب آور نیست که برخی شوکه شده اند. به جز ایالات متحده ، یک تریلیون نفر در افغانستان در 20 سال گذشته و سقوط طالبان ، جای تعجب ندارد.

در گذشته برخی مسائل مرتبط وجود داشته است و این مقاله استثنائاتی دارد. آینده “اشرف غنی احمدزی” ، رئیس جمهور فعلی چگونه است و آیا او “آخرین رئیس جمهور جمهوری اسلامی افغانستان” لقب خواهد گرفت؟

در کمال تعجب ، چندی پیش ، هنگامی که از اشرف غنی پرسیده شد “آیا به دلیل آشتی حاضر به استعفا هستید؟” او پاسخ داد: “همه ما یک بار این فیلم را دیده ایم و همه پایان غم انگیز آن را به خاطر داریم. من چند بار تماشای فیلم را دوست ندارم ؛” بازیگر این فیلم را متوقف کنید. “

واضح بود که او به دکتر اشاره می کند. محمد نجیب الله ، آخرین رئیس جمهور افغانستان قبل از مجاهدین افغانستان و از قدرت برای اعلام نیات شریف خود دست کشید و پنج سال بعد توسط طالبان ترور شد. او گفت: “این یک فیلم نبود.” و باعث شد دختر باوقار دیگری مجادله کند. حماسه مردی بود که به عنوان “قهرمان کشته شده” توسط مردم شناخته می شد. “

تکرار سخنان “احمدزی” که آخرین رئیس جمهور تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان بود اما نظرش عوض شد و به همه هشدار داد که اگر ما به فکر افغانستان و مردم این کشور نباشیم ، یک زمان غم انگیز است. هنگامی که روس ها فتح را تکمیل کردند ، اما مجاهدین راضی نیستند سقوط “احمدزی” ، که کسی نبود جز دکتر. محمد نجیب الله احمدزی ، به نام دکتر نجیب ، که در جریان انقلاب ایران در سال 1978 زندگی کرد ، نه در کابل بلکه در یوسف آباد ، تهران. زیرا پس از کودتای ماه مه 1978 سفیر افغانستان در تهران شد.

نجیب الله در دوران دانشجویی خود به عضویت حزب مارکسیست حزب دموکراتیک خلق درآمد و در دانشگاه کابل به عنوان مخالف دیده می شد. با این حال ، در دوران تصدی خود ، او جنگجوی دو جنگ شد ، ایدئولوژی کمونیستی را کنار گذاشت ، راهی برای دلجویی از مردم اعلام کرد و منافع آنها را بیش از هر چیز دوست داشت ، و می خواست از حرفه خود – پزشکی استفاده کند. آنها بیماران را بر اساس نژاد ، مذهب ، قومیت یا زبان به گروه ها طبقه بندی نمی کنند. او در کودکی علیه امپراتور کار کرد و دوبار زندانی شد.

در 27 مه 1978 ، سلطنت سرنگون شد و حزب دموکراتیک خلق ها ، مشابه حزب توده در ایران که توسط شوروی حمایت می شد ، به قدرت رسید. در آن زمان نجیب با شهرت و قدرتی که به دست آورد ، رئیس سازمان دانش آموزی کابل بود و تا فارغ التحصیلی در ژوئیه 1978 به عنوان سفیر به تهران آمد. اما به جای توجه به ندای دولت ایران ، رفتار دیگری با دیگر سفیران داشت و با روحیه ضد سرمایه داری و ضد سلطنتی خود ، خوشحال بود که این تغییر در ایران در حال افزایش است.

سفیر وی در تهران کوتاه مدت بود ، اما او به مسکو رفت و در ژانویه 1978 ، هنگامی که روس ها تحت کنترل رژیم دیکتاتوری خود به افغانستان حمله کردند ، به مسکو بازگشت و به کابل بازگشت و رئیس آژانس امنیتی افغانستان به نام خاد شد.

همان احساساتی که در زمان حکومت شاه در ایران در مورد ساواک وجود داشت برای خاد یکسان بود ، اما مانند ساواک ، هنگامی که شورشیان پاکروان و نصیری را از یکدیگر جدا کردند ، قضاوت های نجیب الله متفاوت بود. از خطای کامل برای رهبر بودن نیروی دفاعی و داشتن امید به ارواح مختلف.

اوضاع به حدی تغییر کرد که پس از ببرک کارمل ، رئیس جمهور و دبیرکل حزب شد و اعلام پیوستن مجدد کرد و از مجاهدین خواست که به افغانستان برای یافتن صلح کمک کند و قول داد که روس ها آنجا را ترک خواهند کرد.

او همچنین نام حزب دموکراتیک خلق را به حزب میهنی تغییر داد و همه نشانه های کمونیسم را حذف کرد ، اما این برای مجاهدین کافی نبود. در عوض ، مجاهدین افغانستان تقسیم شدند. یکی از موارد مجاز که حتی ایالات متحده ، عربستان سعودی و پاکستان از رزمندگان ایرانی با دموکراسی دموکراتیک و تلاش برای ایجاد یک دولت اسلامی و نه یک دولت اسلامی استقبال کردند. نجیب الله محکوم شد.

نجیب الله به قول خود وفادار ماند. مقدمات خروج روس ها فراهم شد و قانون جدیدی وضع شد که بر قلب دموکراسی ها و سنت های مذهبی تأثیرگذار بود.

در فوریه 1988 ، چند ماه پس از پایان جنگ هشت ساله بین ایران و عراق ، ارتش اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان به طور کامل فرار کرده بود ، و این به وزیر دفاع نجیب این شجاعت را داد تا در سال بعد دولت تشکیل دهد ، که شکست خورد ، اما ترس زندگی مجاهدین به اصول سخاوتمندانه نجیب الله اجازه نداد که آنها در تجاوز و جنگ دیگری تجدید نظر کنند. بنابراین ، او هوس قدرت می کرد. در حالی که طالبان هنوز بخشی از مجاهدین هستند.

نجیب به هر چیزی که خواستار آشتی بود گوش نداد و وقتی دید که جنرال دوستم در شمال افغانستان هیچ قدرتی ندارد ، تصمیم گرفت برای جلوگیری از خونریزی استعفا داده و کشور را ترک کند. اما سربازان دیگر اجازه خروج از فرودگاه کابل را به وی ندادند و نجیب چاره ای جز مخفی شدن در دفتر سازمان ملل متحد در کابل نداشت. دوره تصدی وی 5 سال به طول انجامید و در 5 سال گذشته سبقت الله مجددی و برهان الدین ربانی پس از سلطنت و جمهوری دموکراتیک و جمهوری به مدت 30 سال رئیس جمهور جمهوری اسلامی افغانستان در جمهوری اسلامی افغانستان شدند.

مجاهدین در سال 1992 کابل را سرنگون کرد و همانطور که گفته شد ، دکتر نجیب در مقر سازمان ملل بود. طالبان نیز بخش بزرگی از تقسیمات را می خواستند ، و اکنون این طالبان بودند که با مجاهدین روبرو شدند و از شهری به شهر دیگر نقل مکان کردند و امروز خشونت های کوچک یا ناشناخته ای را که با خشونت های بزرگ همراه شد تا امروز به کابل نرسیدند و در 26 اکتبر 1996 ، دفتر سازمان ملل متحد نجیب الله و برادرش ، جنرال احمدزی را برداشته و آنها را بر روی تیر برق در چهارراه آریانا در کابل به دار آویخت و بدن را برای دیدن همه پایین نیاورد.

این اقدام باعث ایجاد نگرانی های گسترده آمیخته با نفرت شد و آغاز رژیم پنج ساله طالبان در افغانستان را نشان داد. در ایران ، رئیس جمهور جدید روی کار آمد و اسلام طالبانی را محکوم و رد کرد. تابستان بعد ، طالبان سفیران و روزنامه نگاران ایرانی را در مزارشریف ترور کردند تا اینکه در سال 2001 توسط آمریکا شکست خوردند ، و چه کسی فکر می کرد که 20 سال بعد بدون مخالفت بازگردد؟

اکنون ، 20 سال بعد ، چشم ما به کارهایی است که اشرف غنی ، رئیس جمهور انجام داده است. آیا دستور رد می دهد؟ چه نوع حمایت و محبت؟ یا ممکن است با گفتن اینکه نمی خواهند افغانستان مردم بیشتری را بکشد استعفا دهند. مجازات ما را به یاد نجیب الله می اندازد ، اما خود او در مقام آخرین رئیس جمهور قبل از مجاهدین قرار دارد. این بار طالبان هر کسی را که داوطلب شود نجات می دهد.

اشرف غنی به جای آنکه فقط رویای خود را برای دکتر تکرار کند ، به پایان رهبری خود فکر می کرد. نجیب الله. اگرچه همه آنها مقامات رسمی بودند ، اما همه آنها با طالبان ملاقات کردند و همه آنها احمدزی بودند.

رئیس جمهور افغانستان ، که می توان او را کناره گیری یا کناره گیری یا اخراج در عرض چند ساعت توصیف کرد ، می داند که بودن با پشتون و طالبان برای نجات جان او کافی نیست. چون نجیب هم مستون بود. او می داند که رابطه اش با سازمان های بین المللی نامشخص است. زیرا نجیب نیز 5 سال در دفتر سازمان ملل مخفی شد.

او باید فوراً تصمیم به استعفا یا واگذاری قدرت بگیرد. اگر به طالبان برسد ، شکی نیست که او می خواهد کاری را که دکتر نجیب الله 25 سال بعد با او انجام داد ، تکرار کند. زیرا طالبان در آن زمان می خواستند خود را بیان کنند و نظام بین المللی را مجبور کنند؛ به حدی که مجسمه های بودا را شکست و بی خیال جواب او شد و این بار مجبور شد افکار ظاهری خود را تغییر دهد و بگوید خشونت طلب نیست.

یکی از بازی های آن زمان این است که جنرال دوستم این بار در کنار اشرف غنی ایستاده است ، اما شواهد هیچ نشانه ای علیه طالبان نشان نمی دهد …

اگر ملاقات صورت می گرفت ، ای کاش فوکویاما فرا خوانده می شد تا بگوید آیا هنوز به آموزه پایان تاریخ اعتقاد دارد و دموکراسی نامحدود اجتناب ناپذیر است.

بازگشت طالبان به قدرت نشان می دهد که شما نباید به بازگشت به سیاست فکر کنید و زمان نیز باز نخواهد گشت.

اشرف غنی نمی خواهد به آنچه که برای دکتر اتفاق افتاده برگردد. نجیب ، حتی وقتی برگشت.

در آگوست 1400 ، اشرف غنی وضعیت محمد نجیب الله در اکتبر 1375 و رضا شاه پهلوی در سپتامبر 1320 را درک می کند. ما داستان خوبی را بیان کردیم. در 16 سپتامبر 1941 ، رضا شاه شنید که روس ها می گویند اگر ما به تهران بیاییم و او هنوز قوی و امپراتوری باشد ، پوست او را احیا می کنیم. اشرف غنی آنقدر تاریخ ایران را نمی داند که این را بداند ، اما کدام یک از ساکنان کابل است که جنازه داکتر نجیب الله را به یاد دارد؟ »

انتهای پیام

https://myirannews.ir/عمومی/کابوس-اعدام-یک-رییس‌جمهوری-دیگر-در-کا/feed/ 0

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.