آنچه مهم‌تر از جنجال «سیلی» است

به برترین خبرنامه تخصصی ویلا و سازه خوش آمدید.

آنچه مهم‌تر از جنجال «سیلی» است

۶۵۴ بازديد ۰ ۰ ۰ نظر

آنچه مهم‌تر از جنجال «سیلی» است https://moonnews.ir/آنچه-مهم‌تر-از-جنجال-سیلی-است/ ماه نیوز Mon, 25 Jan 2021 19:34:41 0000 عمومی https://moonnews.ir/آنچه-مهم‌تر-از-جنجال-سیلی-است/ چندی پیش ، برای تهیه گزارش تصویری از مشکلات و مسائل ارتش برای یک برنامه تلویزیونی به ارتش ، من به میان سربازان رفتم و از درد دل آنها با خبر شدم. آنها در مورد همه مشکلاتی که فکر می کنید صحبت کردند ، و آنها در مورد رنجهایی که متحمل شده ام لیست کردند …

چندی پیش ، برای تهیه گزارش تصویری از مشکلات و مسائل ارتش برای یک برنامه تلویزیونی به ارتش ، من به میان سربازان رفتم و از درد دل آنها با خبر شدم. آنها در مورد همه مشکلاتی که فکر می کنید صحبت کردند ، و آنها در مورد رنجهایی که متحمل شده ام لیست کردند و به من گفتند البته همه ما از این مشکلات مطلع هستیم و ارتش داستان جدیدی نیست که همه بخواهیم با هم درباره آن صحبت کنیم. با این حال ، مشکلات اصلی مسئله دستمزد و عدم استفاده و تخصص بود.

به گزارش ماه نیوز ، روزنامه “فریختگان” در ادامه می نویسد: یک سرباز با تحصیلات عالیه دو سال از عمر خود را برای کاری می گذراند که هیچ ارتباطی با مهارت و علم او ندارد. بسیاری از آنها متاهل بودند و با درآمد ماهیانه 400-00 هزار تومان حتی نمی توانستند به شهر خود سفر كنند. او مشکلات روانی ، فرهنگی و اجتماعی زیادی را پشت سر گذاشت و سرانجام کارتی گرفت که به گفته وی ، غیبت وی قبل از سربازی را آزار می داد و بعد از آن چندان مفید نبود و برعکس ، هر وقت خاطرات بدی از ذهنش می گذشت اره. من قصد سیاه نمایی ندارم ، من فقط آنچه را شنیده ام می نویسم و ​​البته افرادی هم بودند که در این خاموشی از ارتش نامی برده اند ، اما آنها همچنین در مشکلات بزرگی که همه سربازان با آن روبرو بودند سهیم بودند.

این گزارش در نظر گرفته شده است ، اما چنین نیست. من نمی خواهم صفحه را با این مسائل و آنچه شنیده ام پر کنم. زیرا اگر فرض شود که ، با یک صفحه و یک شماره روزنامه ، پرداخت هزینه همه چیز و نوشتن همه چیز امکان پذیر نیست. من فقط می خواستم یک فرض اساسی در مورد محل سربازان ، زندگی آنها و درآمد آنها بدست آورم و درباره وقایعی بنویسم که سربازان بسیار بدبینی که با آنها صحبت کردم چیزی نگفتند یا درباره آنها فکر نکردند اما نه. برای کشتن یک سرباز هنگام انجام وظیفه و اجرای قانون! بیایید با این مقدمه شروع کنیم و ببینیم دقیقاً چه اتفاقی در کشور می افتد که منجر به اجرای قانون شده است ، حرمت برخی ، به بهانه سیستم ، از این رو تخلف و پیگیری است.

پرده اول ؛ سرباز بابلی

اواسط دسامبر بود که به سرعت خبر عجیبی از ضرب و شتم یک سرباز هنگام انجام وظیفه در شهر بابل منتشر شد. ماجرا از این قرار بود که یکی از بازجویان قضایی بابل هنگام ورود مشتری به محل کار وی سعی در ورود به ورودی وی داشت اما سرباز بابلی بابلی مانع ورود وی شد زیرا ماسک بر روی صورت بازجو بود و او او را نمی شناخت. در نتیجه ، بازجو مانند سربازی سیلی می خورد و این آغاز پیامدهای حادثه است. البته اظهارات و اظهارات دیگری نیز وجود داشت که سرباز بازجو را به اتاق او برد و مرا مورد ضرب و شتم قرار داد ، اما از این نمونه اظهارات ، بیانیه اصلی همان بود که من نوشتم ، و به دلیل اینکه قضات ، در زمان ورود کارشناسان و وکلا متفاوت از محل ورود مشتری است ، به همین دلیل سرباز بابلی بازجو را به رسمیت نمی شناسد و اصرار دارد که از بازپرس معاینه فیزیکی کند. بازجو وقتی با لجاجت و اصرار سرباز در جستجو روبرو شد ، سیلی به صورت او زد. اقدامی که با اعتراض سرباز و خانواده اش همراه است و یک رسانه در حمایت از سرباز. با این حال ، این حادثه به سرعت با تمام حاشیه های بعدی به نتیجه می رسد و با عذرخواهی و کمی تأیید و رد ، موضوع قابل حل است. همانطور که روابط عمومی دادگستری مازندران بلافاصله اعلام کرد: “کمیته ویژه ای از هیئت نظارت بر حقوق شهروندی استان ، با حضور رئیس دادگستری و بازرس پلیس استان ، مسئولیت رسیدگی به موضوعات مطرح شده درباره سرباز مازندرانی و بازپرس را دارد. A جلسه سه ساعته برگزار شد. “بودند و پس از بررسی اوضاع ، وی از اظهارات مخبران مطلع شد و افشاگری های قاضی را شنید.

دریادار دوم گولامرضا رحیم پور ، رئیس بخش منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح ، ادامه داد: ستاد کل نیروهای مسلح بر اساس وظیفه اصلی خود برای حفظ حقوق سربازان ، این موضوع را با جدیت دنبال می کند “و سو theاستفاده از سرباز بابلی تأیید شد و او ایمن بود.” البته قول هایی داده شده بود که موضوع به سطح بالاتر و با جدیت بیشتری منتقل خواهد شد ، اما هیچ خبر دیگری از این حادثه تا …

پرده دوم ؛ سرباز مقیم

وقتی شروع به نوشتن این گزارش کردم ، مدام به این فکر می کردم که اگر داستان سرباز بابلی به این آهستگی حل نشده بود و به جای خوشحالی و عذرخواهی ، بازجوی عصبانی و خشن او را به خاطر عمل شنیعی که مرتکب شده بود توبیخ می کرد. با او منصفانه برخورد شد ، امروز دیگر نیازی به نوشتن در مورد ضرب و شتم و توهین به سرباز دیگر نبودیم. اما وقتی عادت داریم چندین بار در یک سوراخ گزیده شویم چه کاری می توانیم انجام دهیم؟

به دنبال این موضوع ، دو روز پیش ، اخبار دیگری با بازتاب مشابه آنچه در بابل اتفاق افتاد ، به سرعت پخش و به حاشیه رانده شد. عابد اکبری ، سربازی که در نزدیکی دروازه مترو دولت تهران مستقر شده است ، از ورود اتومبیل دنا (همان چیزی که اخیراً نمایندگان مجلس خواستار آن بودند) از ورود به لاین مخصوص اتوبوس جلوگیری می کند. اما راننده و فرد داخل دنا (علی اصغر آنابستانی ، نماینده مردم انقیاد در مجلس شورای اسلامی) اصرار داشتند که از خط ویژه عبور کنند. از آنجا که این نماینده مجلس اجازه سفر با خطوط ویژه را نداشت ، سرباز اجازه این کار را به او نداد و به بحث و جدال پرداخت و پس از توهین به سرباز ، به نظر می رسید نماینده مردم در شورای مشورتی اسلامی! این برخورد فیزیکی با سرباز است. در ویدئوی منتشر شده ، مردم و سرباز می گویند که آنابستانی به شکل سرباز طولانی شده و خود نماینده آن را تکذیب می کند. آنچه روشن است ، شهادت افرادی است که در صحنه حضور داشته و ادعای سربازی می کنند و همه حاشیه های بعدی.

میبینی به همین ترتیب ، یک سرباز با مدرک دانشگاهی ، در حالی که مسئولیت نظارت بر یک خط ویژه برای جلوگیری از ورود وسایل نقلیه غیر مجاز به این خطوط را دارد ، با نماینده مردم و قانونگذار در تماس است!

پرده سوم؛ ویدئویی از لحظه درگیری را پخش کنید

داستان سرباز مقیم امروزه از جنبه های مختلف قابل بررسی است همانطور که تحلیل و توضیح جنبه های مختلف آن را دیده و شنیده اید. برای شماره اول ، به نظر من ، باید تناقضات و اختلافات را در توصیف داستان اصلی وارد کنیم. یعنی ابتدا باید یک ساکن ، مانند سازمانی مانند سازمان صدا و سیما درگیر این موضوع شود و ویدیویی از این رویداد از ابتدا تا انتها از رسانه ملی پخش شود. طبق اعترافات این سرباز ، این منطقه باید دارای دوربین های شهری و ترافیکی باشد و جزئیات آن به راحتی قابل تشخیص است. صداوسیما با این کار به موضوعی پاسخ می دهد که نظرات مردم را به خود جلب کرده است ، هم خود را از حمله و فشار نجات می دهد و هم اعتبار کسب می کند ، و موضوع را روشن می کند و نوع برخورد و برخورد بعدی را تسریع می کند. . . در هر صورت ، هر کس حق دارد که وقتی این مسئله به دغدغه و حداکثر تقاضای مردم تبدیل شده است ، پاسخ دهد و هیچ مکانی غیر از رادیو نمی تواند به چنین خواسته ای پاسخ دهد.

این کثرت ادعاهای توصیفی و ضد و نقیض در مورد کیفیت داستان و وقایعی که در آنجا رخ می دهد ، احتمال طرح و تفصیل درباره عدم صحت را بسیار افزایش می دهد و مسلماً مشکل ساز خواهد شد. به ویژه هنگامی که برخی از افراد از نظر سیاسی و در حال حاضر در جستجوی ماهیگیری هستند و از تثبیت حساب های سیاسی خود در این شرایط بدشان نمی آید. البته ، علی رغم انکار ادعای حمله من توسط آن نماینده مجلس ، سردار محمد حسین حمیدی ، فرمانده پلیس راهور تهران ، در یک خبر و ویدیو گفت که یک نماینده مجلس شورای اسلامی به عنوان سرباز راهور سیلی خورده است. مناسب و مناسب بود مطابق با قانون ” و یک سرباز نباید به وسیله نقلیه ای که فاقد مجوز است اجازه حرکت در یک خط ویژه را بدهد. ما اسنادی در مورد تماس فیزیکی نماینده با افسر پلیس مقیم داریم که کاملاً کافی است و می خواهیم ببینیم که مقام قضایی در این باره چه تصمیمی می گیرد. “ما همچنین اسناد خود را در این زمینه برای مقامات قضایی ارسال کرده ایم.”

پرده چهارم؛ اولین قدم مقابله با غیرقانونی است

از تناقض ها ، ادعاها و توصیف های مختلفی که ما از آن عبور می کنیم ، نمی توان اصل یا تخلف را استنباط کرد.

در هر صورت ، آن سرباز مسلماً مشكلی با ایلخانی یا نماینده مردم انقیاد در پارلمان نداشت كه مانع راه او شود و سپس منجر به چنین حاشیه ای شود. بنابراین ، صرف نظر از اینکه چه کسی درست است و چه کسی ، علی اصغر آنابستانی ، نماینده مردم سبزوار در مجلس شورای اسلامی ، قانون منع عبور از خطوط ویژه بدون اجازه سفر در خطوط ویژه را نقض کرده است. تا زمانی که سایر جنبه های داستان روشن نشود ، باید پرسش و پاسخ در مورد همین مسئله مطرح شود.

البته باید به خاطر داشته باشیم که وی نماینده مجلس بود و عملاً سعی داشت از موقعیت خود سو abuse استفاده کند و نوع مجازاتی که خواهد گرفت نباید مانند سایرین باشد. یعنی با یک جریمه خوب ، و در یک مورد بسیار خوش بینانه ، عذرخواهی و غیره ، همانطور که در بابل و در داستان سرباز بابلی اتفاق افتاد ، نمی توان در پایین حادثه جمع شد و به چپ چرخید از نو!

پرده پنجم؛ خط ویژه زندگی آنابستا را حذف کنید

اما فراتر از اصل عمل ، که با استقرار و سو abuse استفاده از موقعیت و قدرت ناعادلانه است ، سبک زندگی و اپیدمی این مدل از رفتار ، زندگی و فعالیت انتخابی ، به ویژه در میان برخی افسران است. می توان گفت که سبک زندگی اشرافی ، بدون هیچ نوع نظارتی ، از انواع رانت ها و تسهیلات بهره مند می شود و دلیل تعلق خاطر این افراد را توجیه می کند ، محیطی را برای آنها ایجاد کرد که تمام جنبه های زندگی آنها الگوی خط خاصی است. به توییت ها ، ادعاها و بیانیه های این نماینده مجلس و بسیاری از همکارانش نگاه کنید ، خصوصاً در مورد حقوق مسکن و ارسال پول برای ماشین دنا. شایعه شده است که این افراد عادت دارند که در صورت عدم بهبود تصویر به دلیل اصرار آنها برای دریافت این ویژگی های خاص و به هیچ وجه عقب نشینی نکردن ، و اگر کسی جلوی آنها بایستد ، روی خطوط ویژه به تابلوی گاز مراجعه کنند. تهدیدش کن اگر اتفاق دیگری بیفتد تعجب می کنم. ما از آرمان ها و ایدئولوژی های آغاز انقلاب خیلی فاصله گرفته ایم و پایان مردم با چنین اعمالی نماینده ما در پارلمان شده است که اکنون نام انقلاب است. ما سالهاست که رونق گرفته و خواهان این هستیم که شفافیت باید در راس همه اقدامات مقامات ، به ویژه اعضای پارلمان و قانونگذاران باشد. دریابید که آنها چه دارند و با آنچه که دارند انجام می دهند ، از چه چیزی دفاع می کنند و چقدر عقب هستند. با این حال ، به استثنای چند شعار و چند ادعا ، مردم و مدعیان هیچ درآمدی ندارند و در پایان ، آنها با خیالی آسوده که این سهل انگاری و مصونیت برای آنها ایجاد می کند ، شخصاً به ما حمله می کنند.

من MLA نیستم. من هیچ مسئولیتی ندارم و چیزی جز نوشتن نمی دانم و ادعا نمی کنم ، اما این را می دانم ، تا زمانی که پیکان انتقاد و جریان مطالبات این سبک زندگی و این مدل خاص غذا خوردن را تغییر ندهد و با آن کنار بیاید. بسیار مهم ، سرباز بابلی و سرباز راهور آنچه را که اتفاق افتاده است ، چند برابر می کنند و برخی از آنها چنین صداهایی ایجاد می کنند و خون ملت را می جوشانند و بعد هیچ چیز!

پرده آخر اهالی رسانه را تحسین کنید

راستش را بخواهید ، من خیلی تعجب نمی کنم اگر این مقاله به نفع نماینده مجلس برگردد و آنابستانی به عنوان چهره قربانی این حادثه معرفی شود. من تعجب نمی کنم که آیا آنها عابد اکبری را به دلیل مخالفان و مخالفان رژیم سرزنش می کنند یا در یک مورد بسیار خوش بینانه داستان را با عذرخواهی و بوسه به پایان می رسانند. به راستی ، اگر اینستاگرام نبود ، اگر آن افراد به سرعت با سرباز نمی آمدند و این لحظات را ضبط نمی كردند ، چه زمانی دوربین رادیو به صحنه می رسید و برای مخاطبان چه می گوید؟ چند نفر ، چند سرباز تاکنون چنین برخوردهایی داشته اند و نتوانسته اند صدای آنها را بشنوند؟ بیش از هر چیز ، چه باید کرد و چه باید گفت و ما منتظر آن هستیم ، این فضای طلبکارانه ، این محیط مربوطه و این اقدام فعال توسط مردم و شهروندان باید تشدید و تشویق شود تا صاحبان قدرت و سرمایه و مطمئناً در حاشیه امن خود اجاره می کنند که به نظر می رسد آنها در انجام کاری آزاد نیستند و هیچ کس به این بچه های ناز نمی گوید که بالای چشم شما است!

این داستان جریان رسانه ای خود را به سمت شبکه های اجتماعی سوق می دهد و اکنون قابلیت های شبکه برجسته شده و هشتگ ها ضمن تقویت و تأیید این مدل مقابله ، اکنون نوبت نهادهای نظارتی ، به ویژه پارلمان است ، تا آنجا که ممکن است. برای اقدام قاطع در اسرع وقت درسی برای انتخاب آنها با این نماینده باشد و دامن پارلمان را از شک و تهمت پاک کند.

انتهای پیام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.